پرنسس تاریکی

خوشبختی همان لحظه ایست که احساس می کنی خدا کنارت نشسته و تو به احترامش از گناه فاصله می گیری.

دوست داشتن همیشه گفتن نیست

گاه سکوت است و

گاه نگاه ...

نوشته شده در جمعه 28 / 1 / 1392برچسب:,ساعت 8:36 قبل از ظهر توسط سایه|

از عجایب روزگار است ،

آغوش همانی آرامت می کند

که دلت را به درد آورده ...

نوشته شده در جمعه 28 / 1 / 1392برچسب:,ساعت 8:33 قبل از ظهر توسط سایه|

هرگز نفهمیدم

فراموش کردن درد است یا ...

فراموش شدن ،

دارم فراموش میکنم فراموش شدنم را...

نوشته شده در جمعه 28 / 1 / 1392برچسب:,ساعت 8:31 قبل از ظهر توسط سایه|

درونم غوغاست

ساده میشکنم ، با یک تلنگر کوچک ،

اینگونه نبودم ؛

شدم ...

نوشته شده در جمعه 28 / 1 / 1392برچسب:,ساعت 8:26 قبل از ظهر توسط سایه|

می شنوی ؟!

دیگر صدای نفسم نمی آید ؛

به دار کشیده مرا بغض نبودنت ...

.

.

.

.

مخاطب خاص

نوشته شده در جمعه 28 / 1 / 1392برچسب:,ساعت 8:23 قبل از ظهر توسط سایه|

دردهام در آغوشی مداوا شد که نمیدانستم ،

وقتی ندارمش ...

بزرگترین دردم می شود ...

نوشته شده در جمعه 28 / 1 / 1392برچسب:,ساعت 8:20 قبل از ظهر توسط سایه|

سلام به همگی . خوبید ؟ خوشید ؟

ببخشید اگه چند وقت آپ نکردم و ممنون به خاطر نظراتتون.

عرضم به خدمتتون که کلاسمو نرفتم ( آخ اینقده کیف میده باور نمیکنی یه بار امتحان کن )

بعد هم اینکه گوشیم ش نداشت خاموش شد(لا لالا لا لالا) و من هم در کمال آرامش(دوست داشتم بزنمش تو دیوار ولی جرات نکردم آخه مامانم گفته بود گوشیا گرون شده حواست به گوشیت باشه که برات حالاحالاها نمیخرم )

نشستم اینجا واستون تایپ میکنم.

دیگه چی بگم کلاس قبلی با چشمای خواب آلود و پف کرده رفتم .از اونجایی که صبحانه نخورده بودم کلاس هم گرم بود حالم داشت بد میشد...

صبح که از خواب بیدار شدم از ته دل آرزو کردم دانشگاه تعطیل باشه (آرزو بر جوانان عیب نیست) ولی نبود

مطلبم تو گوشیم بود که واستون بنویسم ولی دیگه نمیشه...

فعلا بای بای

 

نوشته شده در چهار شنبه 26 / 1 / 1392برچسب:,ساعت 10:11 قبل از ظهر توسط سایه|


آخرين مطالب

Design By : Pichak